آرايه هاي ادبي

 

بخش چهارم

بديع آرايه هاي لفظي، آرايه هاي معنوي

 

 

درس 18

1- موازنه را توضيح دهيد؟

تقابل سجعهاي متوازن در دو يا چند جمله است که به هم آهنگي آنها مي انجامد.

مانند: در دام تو محبوسم                  در دست تو مغلوبم

 

2- ترصيع چيست؟

موازنه اي که همه سجعهاي آن متوازي باشد تصريع نام دارد.

مانند: برگ بي برگي بود ما را نوال        مرگ بي مرگي بود ما را حلال

 

 

خود آزمايي

1- آرايه موازنه در کداميک از بيتهاي زير به کار رفته است؟ علت آن را بيان کنيد. آيا در ميان «موازنه ها» ترصيع نيز ديده مي شود؟ آنها را نيز تعيين کنيد؟

 

- ز گُرز تو خورشيد گريان شود                       ز تيغ تو بهرام بريان شود          «فردوسي»

موازنه است چون در هر دو مصراع کلمات با هم سجع متوازن هستند.

 

 

- هم عقل دويده در رکابت

جبريل مقيم آستانت

اي چرخ کبود، ژنده دلقي

چرخ ار چه رفيع، خاک پايت

هم شرع خزيده در پناهت

افلاک حريم بارگاهت

در گردان پير خانقاهت

عقل ار چه بزرگ، طفلِ راهت

«جمال الدين عبدالرزاق»

همه ابيات به جز بيت سوم موازنه است. بيت سوم چون کلمات با هم سجع و قرينه نيست.

 

 

- گر عزم جفا داري، سر در رهت اندازم                 ور راه وفاگيري، جان در قدمت ريزم

«سعدي»

موازنه دارد چون کلمات در دو مصراع سجع متوازن است.

 

 

- ما چو ناييم و نوا در ما ز توست                         ما چو کوهيم و صدا در ما ز توست

«مولوي»

ترصيع است چون همه کلمات سجع متوازي است.

 

 

- عقل گفت: من دبير مکتب تعليمم. عشق گفت: من عبير نافه تسليمم. 

«منسوب به خواجه عبدالله انصاري»

موازنه دارد. چون برخي کلمات سجعهاي متوازن هستند.

 

 

- بر ظاهرش عيب نمي بينم و در باطنش غيب نمي دانم.                            «سعدي»

ترصيع دارد چون سجعهاي متوازي مقابل هم قرار گرفته اند.

 

- غلام نرگش مست تو تاجداران اند              خراب باده لعل تو هوشياران اند      «حافظ»

موازنه دارد چون سجعهاي متوازن در دو مصراع مقابل هم قرار گرفته اند.

 

- تو را صبا و مرا آب ديده شد غماز             و گرنه عاشق و معشوق رازداران اند     «حافظ»

موازنه ندارد، چون بيت سجع ندارد.

 

- دانه باشي مرغکانت برچينند              غنچه باشي کودکانت بر کنند            «مولوي»

ترصيع است چون همه سجعها متوازي است.

 

- ياد باد آن که سرکوي تو ام منزل بود       ديده را روشن از خاک درت حاصل بود            «حافظ»

بيت موازنه ندارد. چون تمامي کلمات دو مصراع با هم سجع متوازن ندارند.

- آه از آن جور و تطاول که در اين دامگه است

آه از آن سوز و گدازي که در آن محفل بود

«حافظ»

موازنه است چون همه سجع ها متوازن است.

 

- ما برون را ننگريم و قال را                        ما درون را بنگريم و حال را

ترصيع است چون سجعها متوازي است.

 

-  اي درون پرورِ برون آراي

خالق و رازقِ زمين و زمان

وي خرد بخشِ بي خرد بخشاي

حافظ و ناصرِ مکين و مکان

«سنايي»

موازنه است چون سجعهاي متوازن مقابل هم قرار گرفته اند.